برای بهترین ها

هر کاری که بتونم

برای بهترین ها

هر کاری که بتونم

اس ام اس عاشقانه

اس ام اس های عاشقانه  

 

 

دل من بی تو غریبه ، توی این شهر فریبه .
 


زندگی را دوست دارم ولی افسوس که دیگر فرصتی برای زندگی ندارم .


نمی دانم چرا ، کجا ، تا کی ، برای چه ، ولی رفتی بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی . 

 

  

لبهای مرا از همه استثنا کن

یک بوس خصوصی به لبم اهدا کن !

 

بوسیدن قول ماندن نیست شروع با هم بودنه

درک و هم را فهمیدن و حس به هم رسیدنه . . .

 

 

هی اس ام اس برو پیش اونی که فکر میکنم. اگه کار داشت مزاحمش نشو. اگه خواب بود آروم ببوسشو برگرد. اگه تو رو خووند بهش بگو که دوسش دارم.! 

 

 

می خوام یه چیز بگم ، گر چه دوریم ز هم / نمی ذارم توی دلم ، جا بگیره غصه و غم .
  

تو طبیبی و من بیمار عشق تو ام ، آیا می توانی مرا درمان کنی ؟ چگونه ؟
 

 

از وقتی که رفتی جات خیلی خالیه / نمی تونم توصیف کنم که حالم چه حالیه .

 

 

کلمات محبت آمیز کوتاه و آسان است ، ولی بازتاب آن ها واقعا بی انتهاست . 

 

 

یادم باشد و یادت نرود که همه ی ما برای یکبار ایستادن ، هزاران بار افتاده ایم !
 

 

چه قدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست .
 


قشنگ ترین لحظات را کسی به تو میده که بتونه غمگین ترین لحظات را از تو بگیره .

 

عاشقی اولش خوبه آخرش سخته / نیست کنارم ، رفته خیلی وقته . 

 

 

امروز با غرورت باز م مرا شکستی با ناز وقهر و کینه مهرم زدل گسستی
دانی که بی تو هیچم ای ماه بی مروت باشد که بار دیگر قلب مرا شکستی ...

 

بسوزد دلت که سوزاندی دلم را به ویرانی کشاندی منزلم را
فکندی زیر پا احساس و شورم نکردی رحم،  حتی بر غرورم

 

دلم را شبی در حضورم شکستی نه آینه، حتی غرورم شکستی
ندادی به خلوتگاه عشق راهم پلی بود اگر در عبورم شکستی

شده بازیچه ای قلب صبورم شکستی عاقبت بال غرورم
به آسانی گذشتی از کنارم مثال دفتری کردی مرورم 

 

  

لحظه ای عشق به دست کـــس و ناکـــس ندهی  دل  عزیز است  مبادا  به  هر کس  بدهی

 

اگر "او" برای "تو" ساخته شده ! "من" برای "تو" ویران شده‌ام!!!


 در سر به جز عشق هوای  دگرم  نیست غیر از گل یاد تو کسی دور و برم نیست 

  

 

خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .

عشق می ماند؛ انسان ها هستند که عوض می شوند .

 

خوشبختی از آن کسانیست که خواهان خوشبختی دیگران باشند .

 

 شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد. 

 

 

ز کویت رفتم و الماس  ِ طاقت بر شکستم برو با یار  ِ خود بنشین که من بارِ سفر بستم

که بعد  ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار  ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم

اس ام اس عاشقانه  -

 

 

وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر دوستت دارم

چون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت

اس ام اس عاشقانه  - 
 

 

فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی

تو کویر آرزو باران رحمتی

به گمونم آخر عاشقای عالمی

بذار راحتت کنم ، فکر میکردم آدمی!ا


 

چقدر سخته

کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر

بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه

 

 

چقدر سخته

تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه

زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه

لبریز کینه و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری

 

 

چقدر سخته

دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که

یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده

 

 


چقدر سخته

تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما

وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی

 

 

چقدر سخته

وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه

اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری

 

چقدر سخته

گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار

بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی

گل من

باغچهء نو مبارک

 


هر انکه یار خواهد یار بسیار

ولیکن فرق دارد یار با یار

دل من سایه لطف تو میخواست

و گرنه سایه دیوار بسیار

 

به دردهم اگرخوردیم قشنگ است ،به شانه بارهم بردیم قشنگ است ،دراین دنیاکه پایانش مرگ است ، برای هم اگرمردیم قشنگ است

 

 

نه بلبل خواهد از بستان جدایی نه گل دارد خیال بی وفایی اگر گفتی مرا الان چه حالیست میان قلب من جای تو خالیست

 

ستاره هاروهرشب می بینم بااینکه دورند...تورو روزها هم نمی بینم کاش ستاره بودی

 

کو طبیبی تا شکافد قلب خونین مرا/تا ببیند من نمردم عشق تو کشته مرا

 

 

اتل متل دلبرک-دلم برات زده لک -چه با پیام چه با تک- دوست دارم با نمک!ا

 

 

کوتاهترین فاصله برای گفتن دوستت دارم یک لبخند است یک دنیا لبخند برای تو

 

توی این دنیای دیوونه یه دیوونه دیوونه وار دیوونته دیوونه
 

 

خداوند همه چیز راجفت آفرید:جزدماغ ودهن وقلب،مى دونى چرا؟چون بایدبراى خودت یک هم نفس یک هم زبان ویک هم دل پیداکنى

  

هیچکس تلخیه ی لبخند مرا درک نکرد ، گریه های دل من پنهان است

 


 

نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت ، تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی

 

  

در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی ، یا رب ای کاش نیفتد کار کسی به کسی

 

 

دوست دارمش ، مثل دانه ای که نور را ، مثل مزرعه ای که باد را ، مثل زورقی که موج را ، یا پرنده ای که اوج را ، دوست دارمش

 


آینده از آن کسانیست که به زیبا بودن رویاهای خود ایمان دارند . (النور روزولت)ا

 

 

بگو یارم کجاست تا خاک پایش را سرمه ی چشمانم کنم

 


بعد از رفتن تو ، آسمان چه معصومانه می بارد ، ستاره ها روشنایی را از دست دادند ، ابرها در هم تپیده شدند و خورشید دیگر طلوع نکرد

 

 

خدا را دوست دارم چون هرچه دارم از او دارم ، اگر عاشقم از اوست ، اگر صادقم صداقتم از اوست ، اگر شادم شادیم از اوست ، اگر زندگی می کنم زندگیم از اوست

 

 


عزیزم هرگاه به جایی رسیدی فراموش نکن که از کجا آغاز کردی

 

 

جانا ز دست عشق تو ، یک دم نباشد راحتم / هر شب خیالت را کشم ، ای ماه تابان در برم
 

 


کاش ریسمان محبتمون روزی یکبار پاره بشه تا با هر گره زدن فاصلمون کمتر بشه !ا

 

 


آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست ، گوشه ی قلبت را بنگر ، من آنجا به انتظارت هستم

 

 


ترسم که تو هم یار وفادار نباشی / عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی / من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم / تو از دل من هیچ خبر دار نباشی
 

 


بی پنجره ای ، غریبه ای در وهمی / عشق است اگر از آن نداری سهمی / فهمیدن عشق عاشقی می خواهد / یک روز بزرگ می شوی می فهمی 

 

اس ام اس عاشقانه   

 


وصل تو کجا و من مهجور کجا / دردانه کجا ، حوصله ی مور کجا / هرچند ز سوختن ندارم باکی / پروانه کجا و آتش طور کجا

 


دیگر بهار در سبد روزگار نیست / دیگر قرار نیست ، نه دیگر قرار نیست / شادم که زود می گذرد شادیم ، ولی / غم می خورم که هیچ غمی ماندگار نیست

 


کاش میشد در سایه ی مژگانت ، لحظه ای به تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم

 


کاش میشد با تو بودن را نوشت / تا که زیبا را کشم بر هرچه زشت / کاش میشد روی این رنگین کمان / می نوشتم تا ابد با من بمان

 


میدونی چرا غروب همیشه سرخه ؟ چون هر وقت میبینه چقدر دوست دارم ، حسودیشون میشه !ا

 

 

زندگی جیره ی مختصریست ، مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است ، مثل یک حبه قند ، زندگی را با عشق نوش جان باید کرد

  

جهان چیزی شبیه موهای توست ، سیاه و سرکش و پیچیده ، خیال کن چه بی بختم من ! که به نسیمی حتی جهانم آشوب می شود

 


مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن / زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن / چندیست که احساس می کنم / عزیزتر از جان ما شده ای ، احتیاط کن

 

 


سرخ شد آیینه از هرم نگاه من و تو / بهتر از عشق کسی نیست پناه من و تو / هنر عاشقی امروز پسند همه نیست / که محبت شده اینگونه گناه من و تو

 


نگاه تو سیب است و من نیوتنی بیچاره ، بی خواب از کشف جاذبه

 


منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میزارم / مقصرش دلتنگیه ، من که گناهی ندارم

 


کوتاهترین فاصله ها برای گفتن دوستت دارم یه لبخنده ، یه دنیا لبخند برای تو

 


تسبیح نیستم اما نفسم را به شماره انداخته است شوق دستان تو

 


تو با من باش و بگذار عالمی از من جدا گردد / چو یک دم با تو بنشینم ، دل از هر غم رها گردد

 


دردم از دیدار توست / دل فقط بیمار توست / شادی عشق و امید / هدیه ی چشمان توست

 

 

کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد / کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد

 


از تو گفتن کار هر کس نیست ای زیبا غزل / من برای گفتنت باید که مولانا شوم

 


بیادت هستم حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم

 

 


عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم ؟ / مهرت به سرای من بخوابد چه کنم ؟ / یکدم به سوال من جوابی بده دوست / روزی که دلم تو را بخواهد چه کنم ؟

 


برای محبت هایی که عمیقند ، ندیدن و نبودن هرگز بهانه ی از یاد بردن نیست !ا

 

 


شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود / من بر آنم که بسوزم به کنارت ، ای دوست

 


رابطه ها زمانی زیبا می شوند که برای یاد کردن هیچ دلیلی به جز دلتنگی نباشد

 

 


اگر خطا نکنم عطر ، عطر یار من است / کدام دسته گل امروز بر مزار من است / تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد / خود این خلاصه ی غم های روزگار من است

 


در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام / چون زهر هرچه که باشم اگر کم زیادی ام / همچون نفس ، غریبترین آمدن مراست / تا میرسم به سینه همان دم زیادی ام

 


روزهایی که بی تو می گذرد / گرچه با یاد توست ثانیه هاش / آرزو باز می کشد فریاد / در کنار تو می گذشت ای کاش

 


از دوری تو دلی پر از غم دارم / وز غصه ی تو همواره ماتم دارم / گر حق بدهد به من همه ملک وجود / گویم که گل روی تو را کم دارم

 


آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست / یوسف عوض شده ست ، زلیخا عوض شده ست / حق داشتی مرا نشناسی به هر طریق / من همچنان همانم و دنیا عوض شده ست

 


تا غروب این زمین تا طلوع واپسین ، در کتاب خاطراتم ، ماندگاری نازنین

 


ابرها به آسمان تکیه می کنند ، درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر

 


ویران شد از نگاهت بنای استوار دلم ، حالا تو تنها ستون این ویرانه ای

 


من برگ تو هم عابری و عشق قدمهایت / دل میبری و میگذری ، ای جانم به فدایت

 


تو را دیدم دلم بر باد کردم / برای دیدنت فریاد کردم / ندانستم که عشق اول جمیل است / تمام هستی ام بر باد کردم

 


اگر قلبم از چوب بود ، آن را به آتشکده ی چشمانت می سپردم !ا

 


نیستی کم نه از آیینه نه حتی از ماه / که ز دیدار تو من تشنه ترم تا از ماه / من محال است به دیدار تو قانع باشم / کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه

 


خوشا آنان که در بازار گیتی / خریدار وفا بودند و هستند / خوشا آنان که در راه رفاقت / رفیق با وفا بودند و هستند

 

 

اتل متل صداقت / دل به تو کرده عادت / برات دعا میکنم / اینه رسم رفاقت !ا

 

 


ای که ترنم محبت را در قلبت احساس کردم / تو را به تکرار همه دوستت دارم های دنیا دوست دارم

 

 


دلتنگ تو امروز شدم تا فردا / فردا شد و باز هم تو گفتی فردا / امروز دلم مانده و یک دنیا حرف / یک هیچ به نفع دل تو تا فردا

 


آرزو میکنم که فرو افتادن هر برگ پاییزی آمینی باشد برای آرزوهای قشنگت !ا

 


دیگر در این قمار نباید زیان دهم / بگذار در جدا شدن از یار جان دهم / همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش / چون بوته زار دست برایش تکان دهم

 


با هر بهانه و هوسی عاشقت شده است / فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است / چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود / گیرم که برکه ای ، نفسی عاشقت شده است

 


من همانم که اگر دوست مرا یاد کند / به صفای قدمش دیده ی خود را فرش کنم

 


دلم بهانه میکند طلوع دیدن تو را / تا به کجا دلم کشد حسرت دیدن تو را ؟

 


آرامتر سکوت کن ، صدای بی تفاوتی هایت آزارم میدهد !ا

 

نماز عشق ترتیبی ندارد ، چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستی نیست . (ارد بزرگ)ا

 

 

هرکس را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست

 

 

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند / سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند

 


گفته بودی گر بیایی مقدمت را گل فشانم، گل چه قابل نازنینم، چشم هایم فرش راهت

 

 

 

همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد

 

 


هر بار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم، آنقدر که من در هراس گرفتن دستی هستم، ترس از گم شدن نیست

 

 

زندگی قافیه باران است، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند، تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی

 

 

شکوفه های صورتی فدای مهربونیات / یه دل که بیشتر ندارم اونم فدای خوبیات


شرابی از لبت در جام کردی / مرا با بوسه شیرین کام کردی / دلم آهوی وحشی بود و او را ندانم با چه افسون رام کردی

 

  

این گل هار رو تقدریم میکنم به تمام عاشقای دنیا    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد